کتاب
دیروز با آیدین رفتیم نمایشگاه کتاب . همه جور کتابی آورده بودن .به کتابهای کودک که میرسیدیم آیدین ذوق میکرد و میخاست برشون داره . تا اینکه رفتیم به سالن کتاب کودک و دو تا کتاب براش خریدیم . خیلی خوشحال شد . یکی از کتابها خیلی محکم بود و صفحاتش رو روی مقوای کلفت چسبونده بودن . بابایی گفت از اینها براش بخریم که نتونه پاره کنه ! خبر نداشت که همون روز بعد از رسیدن به خونه آیدین راه پاره کردنش رو کشف کرد و صفحه کتاب رو از روی مقوای کلفتش جدا کرد. ولی از کتاب خیلی خوشش میاد و به عکسهاش نگاه میکنه و براش که میخونم با دقت گوش میده . بعد که ازش میپرسم همون صفحه رو میاره و صدا درمیاره مثلا تعریف میکنه. اولین کتابی رو که براش خریدم خرس کوچولوی ب...
نویسنده :
مامانی
11:31